وبلاگ بیرجندی ها

منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ بیرجندی ها خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوب و خوشی را همراه با ما در این وبلاگ داشته باشید و ما را در جهت هر چه بهتر شدن وبلاگ با نظرات خود یاری فرمایید.
آرشيو
شهريور 1391
مهر 1390
نويسندگان
ابوالفضل ملایی
کد هاي جاوا


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 55
بازدید هفته : 90
بازدید ماه : 90
بازدید کل : 117566
تعداد مطالب : 32
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

دکتر محمد اسماعیل رضوانی  <-PostCategory-> 

 

محمد اسماعیل رضوانی، در روستای خراشاد (۲۴ کیلو متری جنوب شرقی ‏بیرجند) به دنیا آمد. وی از شش سالگی به مکتب رفت و قرآن را فرا گرفت و پس از آن، اولین کتابی که خواندنش را شروع کرد، نصاب الصبیان اثر ابونصر فراهی بود.

دکتر محمد اسماعیل رضوانی در مصاحبه‌اش در سال ۱۳۶۷ با مجله کیهان فرهنگی می‌گوید: «...‏‎ ‎‏ من در سال ۱۳۰۰ ‏شمسی متولد شدم. زادگاهم قریه‌ای است به نام خراشاد در ۲۴ کیلومتری جنوب شرقی ‏بیرجند؛ خراشاد گویش دیگری است از کلمه خورشید، که من آن را در الاتنبیه و ‏الاشراف پیدا کردم. در جایی که اقالیم سبعه را تقسیم می‌کنند به سیارات سبعه ‏می گویند: الاقلیم رابع للشمس و هو بالفارسیه خرشاد. پدرم در آنجا روحانی و بزرگ محل بود. من هم طبق معمول آن زمان به مکتب می‌رفتم..‏» ‏[۱]

در سن هشت سالگی پدر خانواده، رضوانی را نزد یکی از اقوام در بیرجند فرستاد تا در مدرسه طلاب ‏شوکتیه که مدیریت آن با روحانی نامدار آن منطقه یعنی مرحوم آقا شیخ محمد‎ ‎رضا سرچاهی بود، ‏مشغول به تحصیل شود. مدتی از این موضوع گذشت تا اینکه ‏در پی تاسیس مدارس به سبک‎ ‎جدید، تحت عنوان تدین با مدیریت مرحوم فاضلی، مسیر زندگی استاد به کلی تغییر ‏کرد.

پس از آن آثاری چون امثله و شرح امثله را آموخت و در همین دوران مسیر زندگی‌‏اش، به لطف معلم دبستان تدین تغییر کرد و وارد مدرسه عمومی شد و علوم متداول و جدید را نیز فرا گرفت. وی در سال ۱۳۲۲ با اخذ مدرک‏‎ ‎دیپلم از دبیرستان فارغ ‏التحصیل شد و بلافاصله به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و تدریس در دبستان و پس از آن تدریس در دبیرستان را آغاز کرد.

استاد رضوانی بعد از مدتی تدریس در زادگاه خود، به‎ ‎تهران منتقل گردید و ضمن تدریس در ‏دبیرستان فرخی، توانست در سال ۱۳۲۸، تحصیل در دوره کارشناسی رشته تاریخ‏‎ ‎و جغرافی دردانشسرای عالی را آغاز نماید. وی در سال ۱۳۳۵ مقطع کارشناسی‏‎ ‎ارشد را نیز سپری نمود و سرانجام در ۱۳۴۲ موفق به دریافت دکترا رشته تاریخ از‎ دانشگاه تهران گردید.‏

وی مدت‌ها در دانشگاه‎ ‎ملی و دانشگاه تهران به تدریس ‏مشغول بود و پس از آنکه به درخواست خود در سال ۱۳۵۸ بازنشسته شد، تا‏‎ ‎پایان عمر به تحقیق و پژوهش در زمینه تاریخ ‏ایران پرداخت.

رضوانی ستونی محکم برای رشته تاریخ ایران محسوب می‌شود و بدین سبب پدر علم تاریخ معاصر ایران نام گرفت.[نیازمند منبع] از وی همچنین به عنوان پدر تاریخ مطبوعات ایران نام برده می‌شود.[۲]

محمد اسماعیل رضوانی‎ ‎سرانجام در ۵ فروردین ۱۳۷۵ در تهران درگذشت.[۳]

‏ والدین و انساب ‏

وی در خانواده‌ای روحانی دیده به جهان گشود. اجداد و نیاکان پدری وی، عبارت بودند از شیخ جعفر، آخوند ملا ‏محمد علی خراشادی، آخوند ملا اسماعیل و سرکار آقا (‎از علمای منطقه خراسان در عهد صفویه)، نسل اندر نسل در امور ‏دینی و علمی منطقه‎ قهستان از سرآمدان روزگار بودند. مادرش فاطمه نام داشت و جد مادریش ملا حسن ‏یزدی‎ ‎بود.‏

‏ خاطرات و وقایع تحصیل ‏ 

استاد رضوانی مربوط به تحصیل در مرحله دکترا و رساله مربوط به این دوره بود که تحول ‏عظیمی در وی بوجود‎ ‎آورد، او در این باره چنین می‌گوید: " موضوع تز من درباره علل انقلاب مشروطیت ‏بود که‎ ‎این موضوع در وضع من خیلی اثر گذاشت. استاد راهنمای من، شخصی بود سختگیر به نام ‎دکتر بینا ‏و بنده موظف بودم هر هفته صبح جمعه، ساعت ۸ به منزل ایشان بروم. یک روز‎ ‎ایشان به من گفتند تو اگر می‌‏خواهی علل انقلاب مشروطیت را بنوبسی، باید جراید آن‎ ‎دوره را مطالعه کنی. این حرف خیلی مرا مایوس ‏کرد، چون فکر می‌کردم، پیداکردن‎ ‎روزنامه‌هایی که ۷۰ سا ل قبل منتشر می‌شده، امکان ندارد، ولی وقتی به ‏بازار رفتم‎ ‎، دیدم بسیاری از آنها پیدا می‌شود.

اولین خرید من هم یک سال روزنامه اختر بود‎ ‎به بهای ۲۰ ‏تومان و بعد صوراسرافیل را خریدم و خلاصه طوری شد که موضوع تز را فراموش‎ ‎کردم و شروع کردم ‏به خرید و مطالعه روزنامه‌های آن دوره و بالاخره ضمن اینکه تزم را‎ ‎موفقیت گذراندم، صاحب مجموعه‌ای ‏ارزشمند از جراید دوره قاجار شدم."‏

‏ ‏ فعالیتهای ضمن تحصیل ‏‏‏ 

استاد رضوانی پس از گرفتن دیپلم بلافاصله به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و به‎ ‎سمت مدیر دبستان محل ‏خود، خراشاد، منصوب شد. بعد از سه سال، بیرجند به دبیر احتیاج‎ ‎پیدا کرد و تصمیم گرفته شد که از دیپلمه ‏های با سواد استفاده کنند، لذا وی را به ‎دبیرستان شوکتی بیرجند فرستادند. استاد سه سال در آنجا ماند تا اینکه ‏به فکر ادامه‎ ‎تحصیل افتاد. بدین خاطر تقاضای انتقال به تهران را کرد که با انتقال او موافقت شد‎.

استاد در ‏تهران ضمن ارتقا سطح علمی و ادامه تحصیل، در دبیرستان فرخی تدریس می‌نمود‎ ‎که با اخذ درجه دکتری، در ‏دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تربیت معلم، دانشگاه شهید بهشتی ‎، دانشگاه الزهرا، تربیت مدرس و بنیاد فرهنگ و ‏دانشگاه آزاداسلامی ساعاتی را به تدریس‎ ‎مشغول بود.

‏ ‏ استادان و مربیان ‏‏‏‏ 

‏استادانی که محمد اسماعیل رضوانی قبل از تحصیل در دانشگاه و در طی تحصیل در دانشگاه از آنان بهره برده بود‎ ‎عبارتند از ‏آقا شیخ محمدرضا سرچاهی، مرحوم فاضلی، مرحوم سید عبدالحسین آیتی، مرحوم‎ ‎تهامی، سید محمد فرزان ‏بیرجندی، دکتر بینا، نصرالله فلسفی، علی اصغر شمیم، ابراهیم پور داود، دکتر محمدحسن گنجی، سعید نفیسی، عباس ‏اقبال و دکتر بهمنش.

 

‏مشاغل و سمت‌ها 

دکتر رضوانی پس از اخذ مدرک دیپلم در سال ۱۳۲۲ به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و مدیر دبستان زادگاه ‏خویش شد. وی در خلال سالها تحقیق و تدریس، چند صباحی نیز به کارهای اجرایی پرداخت، از جمله مدت ‏سه سال رئیس بازرسی تعلیمات متوسطه تهران و معاون بازرسی فرهنگ استان تهران و‎ ‎نیز مسئول برگزاری ‏امتحانات نهایی دبیرستان‌های استان مرکزی شد. وی همچنین مدت دو‎ ‎سال به اداره دبیرخانه دانشگاه شهید بهشتی (دانشگاه ملی ‏ایران) پرداخت و مدت سه سال نیز در‎ ‎سمت معاونت آموزشی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ‏مشغول به کار شد.

استاد رضوانی‎ ‎فعالیتهای اجرایی را به این انگیزه پذیرفت که معتقد بود هر استاد و یا هر ‏تحقیقی‎ ‎باید چند صباحی با پذیرفتن مسئولیتهای اجرایی، با جامعه و رازهای درون آن و بند و‎ ‎بستهای و ‏پیوندها و نیرنگهایی که در جامعه در جریان است آشنا شود، در آن صورت است که‎ ‎در تحقیقات علمی و ‏کرسی تدریس، فکری بارزتر و اندیشه‌های روشنتر و وجودی مفیدتری‏‎ ‎خواهد داشت. او معتقد بود دنیای ‏کتاب با دنیای واقعی که جامعه در آن در تکاپو است، ‎متفاوت است و محقق باید با هر دو دنیا عمیقا آشنا شود.

‏از جمله مسئولیتهای علمی او‎ ‎، مشاورت عالی پژوهشکده اسناد سازمان ملی ایران، مشاورت موسسه پژوهش ‏و مطالعات‎ ‎فرهنگی، مدیریت گروه تاریخ بنیاد دایره المعارف اسلامی، عضویت در شوراها و هیئت های‎ ‎مختلف از جمله شورای میراث مکتوب کتابخانه ملی ایران و هیئت داوران جشنواره مطبوعات (دوره اول و ‏دوم) بود.‏

‏ فعالیت‌های فرهنگی‏ 

دکتر رضوانی علاوه بر کار تدریس و سمت‌هایی که داشته است، با مطبوعات زمان خود همکاری می‌نمود که ‏از جمله وقایع اتفاقیه، ایران، دانش، مدرسه دارلفنون تبریز، روزنامه ملتی، یغما، راهنمای کتاب، کیهان ‏، سالنامه کشور ایران‎ ‎، دانشکده ادبیات، بررسیهای تاریخی، تاریخ و فرهنگ ایران، تحقیقات روزنامه نگاری ‎، جامعه نوین، تاریخ، آینده، خواندنی‌های تاریخی، بندر و دریا، خواندنی‌های قرن، کلک‎‎، پیام کتابخانه، گنجینه ‏اسناد، تحصیل، تاریخ معاصر ایران، کیهان فرهنگی و تحقیقات‎ ‎اسلامی می‌باشد. او همچنین در چندین ‏همایش و کنگره در داخل و خارج از ایران، چین، تایلند، انگلستان، پاکستان، ترکیه و... شرکت ‏کرد.‏

‏ ‏ همسر و فرزندان ‏ ‏‏‏‏ 

استاد رضوانی در سال ۱۳۳۰ با دختر‏‎ ‎عمه خویش ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار فرزند به ‏نامهای محمد حسن، هما‎ ‎، نرگس و همایون بود که همگی این فرزندان به ویژه دختر بزرگشان سرکار خانم هما ‏رضوانی‎ ‎که راه پدر را ادامه دادند، به مدارج علمی دانشگاهی دست یافتند.‏

زمان و علت فوت 

استاد رضوانی در ۵ فروردین ۱۳۷۵ همزمان با فرا رسیدن بهار، بر اثر بیماری سرطان، درگذشت. [۴]

آثار 

مهم‌ترین تألیفات و مقالات محمد اسماعیل رضوانی عبارتند از:

  • ۱ـ زمینی که روی آن زندگی می‌کنیم، تهران : سازمان چاپ کیهان (به کمک مؤسسة یونسکو)، ۱۳۴۱.
  • ۲ـ انقلاب مشروطیت ایران، تهران : مؤسسة انتشارات فرانکلین، چاپ اول ۱۳۴۵، چاپ سوم، ۱۳۵۶.
  • ۳ـ اعلان‌ها و اعلامیه‌های دورة قاجار، تهران : ضمین مجله بررسی‌های تاریخی، ۱۳۴۹.
  • ۴ـ تبلیغات نامة تنسر با همکاری مجتبی مینوی، تهران : خوارزمی، چاپ اول ۱۳۵۱، چاپ دوم ۱۳۵۴.
  • ۵ـ تصحیح تاریخ منتظم ناصری در سه جلد، تهران : دنیای کتاب، ۱۳۴۷.
  • ۶ـ سفرنامه ظهیر الدوله همراه مظفرالدین شاه به فرنگستان تهران : کتابخانة مستوفی ۱۳۷۱
  • ۷ـ روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان (با همکاری فاطمه قاصیها)، در سه جلد، تهران : سازمان اسناد ملی ایران، ۳ـ ۱۳۷۱.
  • ۸ـ عالم آرای عباسی، در سه جلد، تهران : دنیای کتاب، ۱۳۷۷.
  • ۹ـ یادداشت‌های امین الدوله (زیر چاپ)
  • ۱۰ـ مجموعة مقالات علمی ایشان که به بیش از ۶۱ مقاله می‌رسد، در دست چاپ است.

استاد رضوانی افزون بر کتابهای یاد شده، چند جلد کتاب درسی تآلیف کرده‌اند. از جمله :

یک دوره تاریخ و جغرافیا و تعلیمات اجتماعی دبیرستان و یک دورهٔ کامل تاریخ و جغرافیا برای دانشسرای مقدماتی و کلاسهای تربیتی، آمورش و پرورش و نیز کتاب درسی تاریخ سیاسی ایران برای دانشجویان دانشکدة افسری. [۵]

برگرفته از ویکیپدیا

 

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:دکتر محمد اسماعیل رضوانی ,تهران,روستای خراشاد,۲۴ کیلومتری جنوب شرقی ‏بیرجند,دانشگاه‎ ‎ملی و دانشگاه تهران,قهستان,انقلاب مشروطیت,دبیرستان فرخی,معاون بازرسی فرهنگ استان تهران,تصحیح تاریخ منتظم ناصری,روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان,دانشکدة افسری,ساعت 23:18 توسط ابوالفضل ملایی |
امير اسدالله علم  <-PostCategory-> 

امير اسدالله علم‌در 1298 شمسي در بيرجند متولد شد. پدرش ابراهيم علم معروف به «شوكت الملك‌» ـ از خوانين قائنات و سيستان ـ در كودتاي 1299 ش. متحد رضاخان بود. او در پي اين كودتا حكمران قائنات و سيستان و بلوچستان شد و چند دوره نيز وزارتخانه پست و تلگراف وتلفن را برعهده داشت‌.

علم تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش گذراند، همزمان نيز به فراگيري زبانهاي انگليسي و فرانسه پرداخت‌. زماني كه ابراهيم علم توسط رضاشاه به تهران فراخوانده شد، اسدالله نيز در 15 سالگي به تهران آمد و در مدرسه عالي كشاورزي كرج به تحصيل مشغول شد. او در پنجم مرداد 1321 ليسانس (مهندسي كشاورزي‌) گرفت و سپس با دختر ابراهيم قوام ـ قوام الملك شيرازي ـ از رجال دوره رضاخان ازدواج كرد. اميراسدالله با اعمال نفوذ پدرش‌، در 1323، پيشكار مخصوص محمدرضا شاه شد و اين سمت را تا اواسط 1326 ش‌. حفظ كرد. در اين سال از سوي قوام السلطنه به فرمانداري كل سيستان وبلوچستان منصوب شد; در 1327 ش‌. در كابينه دوم ساعد مراغه‌اي سمت وزارت كشاورزي را عهده‌دار شد. او اين سمت را در كابينه رجبعلي منصور نيز حفظ كرد ودر كابينه رزم‌آرا وزير كار شد.
با قتل رزم‌آرا ونخست وزيري مصدق‌، علم از سوي شاه سرپرست اداره املاك ومستغلات پهلوي شد. او درجريان كودتاي 28 مرداد 1332 كه به سقوط دولت مصدق انجاميد، با عوامل جاسوسي انگليس ازجمله برادران رشيديان و شاپور ريپورتر هماهنگ بود و پس از كودتا وقدرت گرفتن شاه نيز در حلقة مشاوران شاه درآمد.


پس از كناره‌گيري سپهبد فضل الله زاهدي در فروردين 1334، علم در كابينه حسين علاء وزير كشور شد. او در اين سمت كه تا فروردين 1336 ادامه داشت‌، استانداران و فرمانداران سراسر كشور را تعويض كرده و عناصر مورد اعتماد شاه را جايگزين ساخت‌. وي در همين دوره انتخابات مجلس نوزدهم را برگزار كرد. كنترل و جلوگيري از انتشار مطبوعات مخالف از ديگر اقدامات وي در مقام وزارت كشور بود. لايحه تأسيس ساواك نيز در همين دوره تهيه و تقديم مجلس شد .
پس از تشكيل كابينه دكتر منوچهر اقبال در فروردين 1336، علم در 27 ارديبهشت همان سال «حزب مردم‌» را درچارچوب تحقق سياست‌هاي انگليس در ايران تشكيل داد. اما رياست وي بر اين حزب تنها تا پايان دوران نخست وزيري اقبال ـ شهريور 1339 ـ دوام يافت و به دنبال افتضاحات انتخابات تابستان 1339 ـ مجبور به استعفا از دبيركلي حزب مردم شد.
اميراسدالله علم پس از عزل علي اميني از مقام نخست وزيري‌، در تير 1341 مأمور تشكيل كابينه شد و تا اسفند سال بعد عهده‌دار اين سمت بود.
مهمترين رويداد اين دوره تصويب لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي بود. اين لايحه به دليل آنكه ماهيت ضداسلامي داشت مورد اعتراض شديد روحانيون به ويژه امام خميني‌(ره‌) قرار گرفت و اوجگيري مخالفت‌هاي مردمي سبب شد تا علم از اصرار بر تصويب لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي عقب نشيني كرده و لغو آن را در آذر 1341 اعلام نمايد.
برگزاري رفراندم ششم بهمن 1341 و تحريم آن توسط مردم‌، كشتار طلاب در مدرسه فيضيه قم در فروردين 1342، بازداشت حضرت امام خميني در 15 خرداد 1342 و سپس سركوب خونين قيام پانزده خرداد از ديگر رويدادهاي عمده دوران نخست وزيري علم بود.
علم پس از استعفا از نخست وزيري‌، در اسفند 1342، به رياست دانشگاه پهلوي شيراز منصوب شد واين سمت را تا 1345 حفظ كرد . او در اين سمت مفاسد اخلاقي و اداري فراواني را مرتكب شد كه خشم دانشجويان را بر انگيخت .وي سپس در 19 آبان اين سال وزير دربار شد. وي همزمان چندين مقام تشريفاتي ديگر از جمله آجوداني مخصوص محمدرضا شاه‌، نمايندگي ويژه شاه در هيأت مديره بنياد پهلوي‌، عضويت درهيأت مديره بنگاه ترجمه و نشر كتاب‌، مديريت عامل كميته پيكار با بيسوادي‌، عضويت در هيأت مديره سازمان شاهنشاهي خدمات اجتماعي و دبيركلي «حزب مردم‌» را به تدريج برعهده گرفت‌. با اين حال وزارت دربار مهمترين شغل سياسي وي بود.


باانتصاب علم به وزارت دربار، دولت هويدا تا حد زيادي از تصميم‌گيري‌هاي مهم و سياست گذاري‌هاي كلان كشور كنار نهاده شد و نقش آن تنهابه امور اجرائي كشور تنزل يافت‌. علم در دوران حاكميت خود بر وزارت دربار در بسياري از تصميم‌گيري‌هاي كشور دخالت مي‌كرد. او در اين سمت محرك شاه در بركناري سرلشكر پاكروان رئيس ساواك و انتصاب سپهبد نصيري به رياست اين سازمان بود. با اين انتصاب‌، سازمان اطلاعات و امنيت كشور به مراتب بيشتر از گذشته تحت كنترل و نظارت مستقيم دربار شاه درآمد. در مراحل بعد به تدريج وزارتخانه‌هاي خارجه‌، دفاع‌، كشور و نفت نيز تحت نفوذ و كنترل مستقيم دربار درآمدند. علم به عنوان تنظيم كننده اين نوع ارتباط، در تمام سال‌هاي وزارت خود در دربار، رابطه با مأموران سياسي و اطلاعاتي انگليس را در ايران حفظ كرد. او در اين سالها عامل تحكيم منافع انگليس در ايران بود و بادولتمردان و سفراي امريكا نيز رابطه صميمانه‌اي برقرار كرده بود. 


علم ازعوامل فعال يكي ازشبكه‌هاي جاسوسي و اطلاعاتي بود كه توسط وي و «شاپور ريپورتر» در همسوئي با اقدامات امريكا و انگليس‌، ساقط كردن دولت مصدق را برعهده داشت‌. اين شبكه تحكيم پايه‌هاي سلطنت پهلوي را هدف خود قرار داده بود و در دو دهه پاياني عمر رژيم پهلوي نقشي فعال‌، اما پنهان‌، در عرصه سياسي و اجتماعي و اقتصادي كشور داشت‌. علم در اين فعاليت‌ها از تجارب پدر و پدرزنش بهره فراوان برد. وي در شبكه «بدامن‌» توانست با تطميع‌، بسياري از عناصري را كه در مسائل احزاب و گروه‌هاي سياسي صاحبنظر بودند تحت نفوذ خود درآورد. شبكه «بدامن‌» به مرور چنان گسترش يافت كه با شبكه‌هاي جاسوسي امريكا (سيا)، انگليس (اينتليجنس سرويس‌) و اسرائيل (موساد) پيوند خورد و در كليه شئون سياسي واقتصادي و فرهنگي كشور نقش خود را ماهرانه ايفا نمود.
اين شبكه زمينه‌ساز توسعه نفوذ صهيونيست‌ها در ايران و عامل افتتاح سفارت اسرائيل در تهران بود. در 1356 نيز كه علم براي معالجه بيماري خود بارها مجبور به ترك كشور كند و بستري شدن در بيمارستان‌هاي اروپا بود، به عنوان وزير دربار، مسائل سياسي ـ اجتماعي كشور را پيگيري مي‌كرد. روند بيماري سرطان خون علم كه نهايتاً منجر به مرگ وي شد، ازاواخر دهه 40 و اوايل دهه 1350 آغاز شده بود. اولين باري كه علم به يك نوع بيماري ناشناخته در وجود خود اشاره كرد تيرماه 1349 بود كه علايم آن كاهش تدريجي وزن بدنش بود. با توجه به وخامت اوضاع علم‌، بالاخره شاه با پيشنهاد كناره‌گيري وي موافقت كرد و از آبان سال 1356 علايم مرگ‌آور بيماري وي نمايان شد.

19 آبان در حالي كه در بيرجند به استراحت مشغول بود دچار خونريزي داخلي شد و جهت ادامه معالجه به تهران انتقال داده شد. روز بعد به پاريس اعزام شد و پس از مسافرتي كوتاه به ايران بازگشت‌. اما در اواخر دي 56 در بيمارستان‌هاي پاريس بستري شد. پس از آن كه به رغم چند عمل جراحي حال وي همچنان رو به وخامت نهاده بود، جهت مراقبت و معالجه بيشتر در اواخر سال 1356 به امريكا اعزام شد و در بيمارستان شهر نيويورك بستري گرديد. در آن زمان پيش‌بيني پزشكان امريكايي كه معتقد بودند علم زنده نمي‌ماند، صحيح از آب درآمد و سرانجام وي در ساعت 11 روز جمعه 25 فروردين 1357 در بيمارستاني در نيويورك درگذشت‌. روز بعد جسدش به تهران انتقال يافت و روز يكشنبه 27 فروردين 1357 در اقامتگاه خانوادگي خاندان علم در حرم مطهر حضرت رضا(ع‌) به خاك سپرده شد.

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:سپهبد فضل الله زاهدي,امير اسدالله علم‌,زبانهاي انگليسي و فرانسه,فرمانداري كل سيستان وبلوچستان,كشاورزي,روحانيون,دانشگاه,شبكه‌هاي جاسوسي و اطلاعاتي,پزشكان,حرم مطهر حضرت رضا(ع‌) ,ساعت 22:37 توسط ابوالفضل ملایی |
محمد ابراهیم خان شوکت الملک علم  <-PostCategory-> 

محمد ابراهیم خان علم مشهور به شوکت الملک دوم، زمین دار بزرگ و حاکم منطقه بیرجند، جنوب خراسان و سیستان، در سال ۱۲۵۹ خورشیدی در بیرجند زاده شد. پدرش امیرعلم‏خان حشمت‏الملك مالك و والى قائنات بود. وی از چهره ‌های موثر در تاریخ ایران در اواخر دوران قاجار و اوائل دوران پهلوی بود. محمدابراهیم تحصیلات مقدماتى را در نزد معلمین خصوصى فراگرفت، سپس مدتى آموزش نظامى دید و در تیراندازى و اسب‏سوارى و جنگ هاى پارتیزانى مهارت كامل یافت. در ۱۲۸۳ پس از فوت برادرش محمداسماعیل‏خان، حكومت قائنات و سیستان از طرف مظفرالدین‏شاه به او واگذار شد و لقب امیر شوكت‏الملك گرفت. وی که از طرفداران مشروطه بود پس از انتصاب به این شغل، نظم و ترتیب خاصى براى اداره امور در پیش گرفت. براى ایجاد و توسعه‏ى امنیت، واحدهاى نظامى از سوار و توپخانه و پیاده تشكیل داد، و مدرسه‏ى افسرى نظام شوكتیه را بنیاد نهاد و تا حدودى منطقه را آرامش بخشید چنان که در جنگ بین‏الملل اول، انگلیسها براى حفظ هندوستان متوسل به امیر شوكت‏الملك شدند. او نیروئى از چریك تشكیل داد كه سربازان آن ایرانى بودند و توسط افسران انگلیسى اداره مى‏شدند و بودجه‏ى آن را كنسولگرى انگلیس تامین مى‏كرد و در زابل و قائنات مستقر بودند.
وی از خاندان عرب خزیمه علم بود، که تبارشان به خازم بن خزیمه سردار عرب و فاتح خراسان می‌رسید. این خاندان بیش از هزار سال در منطقه خراسان سکونت داشته و از اواخر دوران صفوی تا پیروزی انقلاب، حکومت را در جنوب خراسان و سیستان در دست داشتند. خاندان خزیمه پس از وصلت با طایفه عرب علم به «علم» یا «خزیمه علم» شهرت یافتند. محمد ابراهیم خان علم، در جوانی به قدرت رسید و به فرمان مظفرالدین شاه به حاکم بیرجند و جنوب خراسان گردید و لقب شوکت الملک دوم به وی اهدا گردید. او و خاندانش، مشهور به همکاری با سیاست‌های بریتانیا در ایران بودند. پس از امضای معاهده سال ۱۸۵۷ پاریس، بین ایران و انگلستان که به موجب آن ایران از کلیه حقوق خود بر هرات و افغانستان چشم پوشید، انگلیسیها در راستای استراتژی منطقه‌ای توجه خود را به نواحی شرقی ایران به ویژه خراسان و سیستان معطوف داشتند. در نتیجه در سال ۱۸۷۲ میلادی، دولت بریتانیا، پیوند پنهانی را با امیرعلم خان حشمت‌الملک برقرار کرد و مقرر شد با پول انگلیس یک ارتش محلی در آن منطقه تأسیس شود و مرزهای شرقی ایران را حفاظت کند و در عین حال سدی در برابر توسعه طلبی روسیه تزاری در جهت مستعمره هند باشد. در پی این سیاست خاندان علم سلطه بی‌رقیب خود را بر سراسر خطه شرقی ایران برقرار ساخت و به یک دولت خود مختار محلی تبدیل شد. ناصرالدین شاه این نقش خاندان علم در ۱۸۷۴ میلادی به رسمیت شناخت و وی را به سمت امیر تومانی قشون ایران منصوب کرد.
در اواخر دوران قاجار، به حمایت از رضاخان سردار سپه برخاست و در جریان قیام کلنل محمد تقی خان پسیان همراه دولت مرکزی، با او مقابله کرد. شوکت الملک، از پشتیبانان رضاشاه بود که پس از به قدرت رسیدن وی، و با توجه به ترس شاه از نفوذ وی در منطقه شرق کشور، به تهران فراخوانده شد. او در دوران رضاشاه پهلوی، در سال ۱۳۱۶ استاندار فارس شد. وی در زمان استانداری فارس با دختر قوام شیرازی ازدواج کرد. در ۱۳۱۷ در كابینه محمود جم به وزارت پست و تلگراف معرفى گردید و در كابینه‏هاى دكتر متین ‏دفترى و على منصور و محمدعلى فروغى سمت مزبور را دارا بود. پس از استعفاى رضاشاه، او نیز از كار دولتى كناره‏گیرى كرد و در بیرجند سكونت نموده، به املاك وسیع خود رسیدگى مى‏كرد.
پایه‌گذاری مدرسه شوکتیه، سومین مدرسه پس از دارلفنون و رشدیه، اولین سازمان آبرسانی کشور و لوله‌کشی آب بیرجند، پیش از سایر نقاط ایران و فرودگاه بیرجند، سومین فرودگاه کشور، احداث و وقف بیمارستان امام رضا و... از مهمترین اقدامات وی در بیرجند بود. مدرسه شوکتیه یا مدرسه شوکتی یکی از بناهای تاریخی شهر بیرجند در استان خراسان جنوبی است که سومین مدرسه ایرانی به شیوه جدید و پس از مکتب‌خانه‌های سنتی است. ساختمان مدرسه شوکتیه از محل موقوفات امیر اسماعیل خان معروف به شوکت الملک اول توسط محمد ابراهیم خان علم (شوکت الملک دوم)، پدر اسدالله علم، در سال ۱۳۰۸ه‍.ق به‌دست استادان و معماران یزدی شروع و در سال ۱۳۱۲ه‍.ق بنای آن به‌پایان رسید. این بنا طی چهار سال از ۱۳۰۸ه‍.ق تا ۱۳۱۲ ه‍.ق (۱۲۶۹ ه‍.ش) تحت عنوان حسینیه شوکتیه توسط محمد ابراهیم خان علم (شوکت الملک دوم) ساخته شد و در ماه ذی الحجه سال ۱۳۲۶ هجری قمری برابر با ۱۲۸۲ هجری شمسی به مدرسه تبدیل شده است. پس از مدرسه عالی دارلفنون و کمی پس از مدرسه ابتدائی رشدیه تبریز، مدرسه شوکتیه بیرجند سومین مدرسه از نوع مدارس جدید در ایران محسوب می‌شود که به دنبال آن دبیرستان شوکتیه و مدارس دشت بیاض نهبندان، سربیشه، خوسف و دبستان دخترانه شوکتی افتتاح گردید. مراسم جداشدن دبیرستان شوکتیه از دبستان شوکتیه با حضور محمد ابراهیم خان علم و کنسول انگلستان در سال ۱۳۰۳همزمان با انقلاب مشروطیت امیر اسماعیل خان شوکت الملک که فرزندی نداشت یک سوم اموال خود را وقف امور خیریه کرد و تولیت آن را به برادر کوچکش محمد ابراهیم خان واگذار نمود. محمد ابراهیم خان علم معروف به شوکت‌الملک دوم بعد از سفر به تهران و دریافت مقام حکمرانی و امارت قاینات در صدد برآمد موقوفه مذکور را در جهت ایجاد فضای آموزشی مصرف کند. شوکت‌الملک تحت تاثیر اقدام امیر کبیر در تاسیس مدرس دارالفنون در صدد بر آمد مدرسه مشابهی را در بیرجند تاسیس کند. او در سال ۱۳۲۵ ه‍.ق مطابق با۱۲۸۵ ش در محل حسینیه شوکتیه که توسط برادرش در سال (۱۳۱۲ه ق) ساخته شده بود اقدام به تاسیس مدرسه شوکتیه نمود. محمد امیر خان برای تشویق افراد به تحصیل در این مدرسه برای محصلین بی‌بضاعت و خانواده آنها کمک‌های نقدی و جنسی موثری درنظر می‌گرفت. همچنین آیت‌الله شیخ هادی هادوی که از علمای طراز اول آن زمان بود با اعزام تنها پسر خود به این مدرسه در ذهن و فکر مردم اثری عمیق بر جای گذاشت و کار مدرسه رونق گرفت. این در حالی بود که پیش از تاسیس مدارس به سبک جدید، تعلیم و تربیت به عهده مکتب‌خانه‌ها بود که افراد روحانی نقش موثری در آن‌ها داشتند. مدرسه شوکتیه ابتدا به صورت مدرسه ابتدائی بود که پس از مدتی دبیرستان شوکتیه نیز به آن افزوده شد. حقوق معلمین این مدارس نیز از بودجه حکومتی سالانه به صورت نقدی و جنسی پرداخت می‌شد. در سال ۱۳۰۱ش مدرسه نسوان امارت قلعه افتتاح شد و سپس در سال ۱۳۰۳ش در دوره دوم دبیرستان دانش‌آموز پذیرفت. شوکت الملک دوم و همچنین روحانی خوش‌نام محلی شیخ محمد موحد برای تشویق مردم و جذب بیشتر دانش‌آموزان، دختران خود را به این مدارس فرستادند. در سال ۱۳۰۱ به منظور تصریح در ژ بودن، مدارس پسرانه به شوکتی و دخترانه به شوکتیه نامگذاری گردید. همچنین دبیرستان پسرانه شوکتی در سال ۱۳۰۳ش از دبستان جدا شد. شوکت الملک دوم، ۴ فرزند داشت که همگی در بیرجند متولد شده و در مدرسه شوکتیه تحصیل نمودند. تنها پسر وی، اسدالله علم، نخست وزیر و از دوستان نزدیک محمدرضاشاه پهلوی گردید، به طوری که نقش مهمی در تصمیم گیریهای محمدرضا شاه داشت. وی سرانجام در سال ۱۳۲۲ درگذشت.

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+ نوشته شده در سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:امیرعلم خان حشمت‌الملک,نگلیسیها,جنوب خراسان,سردار عرب و فاتح خراسان,توپخانه,رضاشاه,على منصور,پدر اسدالله علم,حسینیه شوکتیه,حسینیه شوکتیه,ساعت 15:9 توسط ابوالفضل ملایی |
مطالب پيشين
» شهید سید احمد رحیمی
» شهید محمد ناصر ناصری
» شهرستان درمیان
» شهرستان سرایان
» شهرستان فردوس
» شهرستان سربیشه
» شهرستان قائنات
» شهرستان نهبندان
» دکتر محمد اسماعیل رضوانی
» امير اسدالله علم
» محمد ابراهیم خان شوکت الملک علم
» حکیم نزاری قهستانی
» آيت الله حاج سيد­ كاظم حائري
» آيت الله دكتر محمد ابراهيم آيتي
» زندگاني ابن حسام خوسفي
» تصاویر
» ملّا عبدالعلی بیرجندی
» پروفسور محمد حسن گنجی
» پروفسور محمد کاظم معتمد نژاد
» علامه سید محمد فرزان از مشاهیر و هنرمندان بیرجندی
» محله های قدیمی شهر
» روستاها
» اماکن زیارتی
» معرفی اماکن تاریخی
» جاذبه هاي طبيعي وتفريحي
» آبفشان فلای (نوادا، ایالات متحده)
» شهر بیرجند
» قلعه تاریخی بیرجند در شمال شهر
» ثبت رکورد بلندترین ریش جهان + عکس
» مردی که برروی صورتش 300 سوراخ دارد!! + عکس
» عجیب ترین صخره دنیا
» راز بلندی انگشت حلقه مردان از سبابه چیست؟!


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد


موضوعات
تصاویربیرجند
بیرجند شناسی
شهرستان های استان خراسان جنوبی
مکان های تاریخی بیرجند
بزرگان بیرجند
محله های بیرجند
هیئت های عزاداری بیرجند
اماکن زیارتی
مکان های تفریحی بیرجند
روستاهای بیرجند
زندگینامه شهدای خراسان جنوبی
پيوندها


میراث فاطمی ماشین اسپرت بیرجندیا سايت بيرجند،آرين شهر کیت اگزوز زنون قوی چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ بیرجندی ها و آدرسwww.birjandihaloxblog.com  لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

اداره کل ثبت احوال خراسان جنوبی
دادگستری استان خراسان جنوبی
118 اینترنتی مشاغل بیرجند
روزنامه آوای خراسان جنوبی
دانشگاه آزاد آسلامی بیرجند
اتاق بازرگانی بیرجند
مهمانسرای جهانگردی بیرجند
آموزشکده فنی و حرفه ای سما بیرجند
سازمان تاکسیرانی شهرداری بیرجند
روزنامه بیرجند امروز
آموزش و پرورش بیرجند
اداره کل امور عشایر استان خراسان جنوبی
سازمان آمار و فن آوری اطلاعات بیرجند
سازمان بازارگانی خراسان جنوبی
سازمان جهاد کشاورزی خراسان جنوبی
اداره كل استاندارد خراسان جنوبي
اداره کل تعزیرات
معاونت برنامه ريزي خراسان جنوبي
مخابرات بیرجند
فرمانداری بیرجند
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com